شهر سبا یا سرا در واقع نامی است که ساکنین شهر ورزنه و روستاهای اطراف آن، منطقه ی مسکونی قدیمی مدفون ده در زیر تپه های شنی حاشیه ی غربی تالاب گاوخونی بدان نام می شناسند و عقیده دارند که با توجه به آثار بر جای مانده از آن شهر که گاهگاهی با جابجایی ماسه ها توسط باد،پدیدار می شود در زیر شنهای روان شهری به نام سبا مدفون است به این امر در بیشتر نوشته های قدیمی که در آن نامی از ورزنه یا گاوخونی برده اند نیز اشاره شده است. در بخشهایی از کتاب تاریخ اصفهان و ری و همه ی جهان می خوانیم:«حجاج نایب اصفهان را گفت تو را به شهری می فرستم که سنگش سرمه و مگس آن زنبور عسل و گیاهش زعفران است. از اشعار عرب پدیدار می شود که پیشین زمان دهقانان زعفران در آنجا به عمل آورده و مخصوصا به حدود ورزنه رویدشت جایی است که آن را شهر سبا نامند و امروزه ویران است و گلرنگ شبیه زعفران در آنجا بسیار یافت می شود».و یا در بخشهای از همین کتاب آمده است:« شهر سبا آخر گاوخانی است که ماسته گرفته و مرد وسوار در آن فرو می رود.»
ابو نعیم اصفهانی نویسنده ی معروف احوال صوفیان ومحدثان در نیمه ی دوم قرن چهارم هجری نیز ضمن توصیف رویدشت بیان می کند که در رستاق رویدشت است.دزیه (ورزنه)شنهای انباشته چون کوه دارد و اگر روزها بر آن تند باد وزد هیچ جابجا نشود وچیزی از آن به کشتزار نرود.
مولف کتاب الااصفهان در این باره می نویسد:« گاو در پارسی بزرگی است و خانی چاه(گاوخانی=چاه بزرگ) جلگه ای است ناهموار قریب ۵فرسخ طول و عرض دارد. از طرف جنوب مشرق محدود می شود به تپه های ماسه و شنی که ارتفاع آنها متجاوز از دویست متر است بالای آن تپه ها ابتدا جرقویه علیا و بعد دشت وسیعی است، چندین فرسخ از ماسه و شن به سمت ابرقو. گاهی از اثر باد که ماسه جابجا می شود در زیر این ماسه آثار دیوار و طاق و عمارت دیده می شود سکنه آن حدود را عقیده بر این است که در آنجا شهری بوده است، اسمش سبا و از غضب الهی ماسه آن را فرا گرفته است. تپه های مرتفع ماسه و شن اطراف گاوخونی به سبب منافذ و لوله های شعریه ای (موئین و باریک) آب گاوخانی را جذب می کند مانند قند از فنجان را بالا می کشد.» همچنین در بیشتر نقشه های تاریخی کلمه ی گابت در محله شهر سبا نوشته شده و اصفهان نیز با گابین معرفی شده است(۵۱)نظر شفیعی نیک آبادی نویسنده ی کتاب گرکویه سرزمین ناشناخته در این ارتباط بر این است که شهر سرا در زلزله ی سال ۲۴۲ هـ .ق ویران شده است وعلت نام گذاری گاوخونی حضور شهرمعروف سبا یا گابت در کنار دریاچه در زمان های گذشته می داند.
متاسفانه بخش قابل ملاحضه ای از سرزمینهای کشورمان توسط شنهای روان پوشیده شده است میلیونها هکتار از آنها به صورت تلماسه های فعال.مناطق مجاور خود را تحت تأثیر قرار می دهند وعلاوه بر پوشاندن مراتع٫مشکلات بسیاری را در اجرای پروژه های کشاورزی.راهسازی.شهرسازی.توسعه مراکز صنعتی و دیگر پروژه های عمرانی به وجود می آورند.این درحالی است که سالانه هزینه های بسیاری جهت مبارزه با این پدیدهای طبیعی صرف می شود.بدیهی است که جهت مقابله ی بهتر و مؤثرتر با حرکت شنهای روان شناخت منشاآنها و راههای مؤثر در جلو گیری از گسترش آنها ضروری است. طبا طبائی(۱۳۷۴)ضمن مطالعه ماسه های بادی شرق ورزنه برای رسوب گذاری آنها در بخش غربی تالاب گاوخونی دو فریضه ذیل را پیشنهاد می کند:
الف) پلایای گاوخونی گود ترین منطقه در حوضه ی آب ریز بوده و بنابراین نه فقط سطح اساس آبهای منطقه است بلکه سطح اساس بادهای منطقه نیز می باشد و تمام بادهای منطقه پس از رسیدن به پلایای گاوخونی با کاهش سرعت مواجه شده و به ناچار بار خود ته نشین می کند .
ب)بادهای ماسه ای که در فصل تابستان از سمت شمال شرقی ورزنه می وزند پس از برخورد با سطح دریاچه و رودخانه ی زاینده رود مرطوب و احتمالا سنگین تر می شوند و از آنجا که سرعت آستانه، ارتباط مستقیم با درصد رطوبت دارد منجر به رسوب ماسه ها می شود.
براساس اطلاعات موجود وسعت تپه های شنی مجاور تالاب بالغ بر ۱۷۳۹۵هکتار است که از نزدیکی شهر ورزنه آغاز شده وتا چند کیلومتری جنوب شرقی روستای خارا به طول ۴۴ کیلومتر امتداد دارد ارتفاع تپه های مذکور در نقاط مختلف آن فرق میکند و حداکثر آن در محلی به نام شهر سرای یا سبا به ۶۲ متر می رسد. عرض این تپه ها در بخشهای شمالی آن قابل توجه بوده تا ۱۵کیلومتر می رسد در حالی که در نواحی جنوبی، عرض آن بیش از یک کیلومتر نمی رسد.
حضور تالاب گاوخونی در مجاورت تپه های شنی و تاثیرات مثبت آن از مهم ترین عوامل طبیعی تثبیت کننده ی آنها به شمار می آید. اگرچه طبق شواهد موجود این تپه ها در طی سالیان متوالی حرگت چندانی نداشته و فاصله خود را با شهر و روستاهای مجاور تا حدودی حفظ کرده است ،اما بخش اعظم این موهبت مرهون حیات گاوخونی است و چنانچه روند کاهش آب ورودی تالاب و خشک شدن آن به همین ترتیب ادامه یابد ، با مرگ تدریجی تالاب حرکت شن های روان آغاز و به مقدار قابل ملاحظه ای تسریع می شود . در این صورت است که حکایت مدفون شدن شهرها یا روستاهایی همانند شهر سبا تکرار خواهد شد این پدیده نه تنها مناطق مجاور تالاب بلکه حتی مناطق شرقی و جنوب شرقی استان اصفهان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. عمده ترین نقش تالاب در تثبیت تپه های شنی منطقه را می توان به صورت ذیل خلاصه کرد :
۱- پوشش گیاهی انبوهی که در بخش هایی از تالاب و بویژه بخش شمالی آن وجود دارد و رویش گیاهانی همچون گز و نی که ارتفاع پوشش قابل ملاحظه ای دارند . در کاهش سرعت بادها و جلوگیری از حرکت شن هایی که توسط باد حمل می شوند نقش مهمی دارد .
۲- به علت بالابودن سفره آب زیر زمینی مناطق حاشیه تالاب و خاصیت مویینگی خاک، درصد رطوبت تپه های شنی افزایش می یابد که این امر خود موجب تثبیت شن های روان می شود.
۳- دسترسی به سفره های آب زیرزمینی در بخش هایی از تپه های شنی مجاور تالاب موجب رویش بسیاری از گیاهان به ویژه گیاهان شور پسند می شود که این امر سهم به سزایی در تثبیت تپه های شنی ایفا می کند.همچنین می توان باکاشت مصنوعی گیاهان سازگار که قدرت رویش در چنین مناطقی دارد به این امر کمک کرد.
وبر همین اساس در بخش ازگزارش مقدماتی لزوم جنگل کاری باتلاق گاوخونی( دکتر پرویز نیلوفری ۱۳۶۴) آمده است:«در حوالی باتلاق گاوخونی تپه های شنی فراوانی به چشم می خورد که می بایست به وسیله ی گونه های مختلف تاغ جنگل کاری شود تا شهر اصفهان از اثرات آن و از گرد و غبارهای حساسیت زای آن مصون بماند»
۴- باد های حامل شن و ماسه ضمن حرکت از میان دریاچه تحت تاثیر رطوبت آن قرار گرفته و ماسه خود را رسوب می دهند.
۵- رودخانه زاینده رود و تالاب گاو خونی در ایام پر آبی ، بخش هایی از تپه های شنی مجاور خود را با رسوبات حامل پوشانده و به تثبیت آن کمک می کنند.
۶- خاصیت مویینگی خاک ، آب شور تالاب را از نواحی پایین به قسمت های فوقانی خاک هدایت می کند که در مرحله بعد با تبخیر شدید آن لایه ای از نمک به صورت یک حالت سیمان مانند از حرکت ماسه ها جلوگیری می کند.
در مطالعات ریخت شناسی زمین ، (اجل لوئیان ، پاک زاد ۱۳۷۵) ماسه های بادی و تپه های شنی منطقه به پنج گروه مجزا تقسیم می شوند.
منبع: ریگ سرای شهر ورزنه